بیا منتظرم


اينـ يـادداشتــ هـا را براي تـو مي گذارم جاي خالي ات تا ابد نــ ــقـ ـطـ ـه چـ ـيــ ـنــ ــ خـواهــد مانــد ..... بعـــــد از تـــــو تحمــلــ ضـ ـمـ ـيـ ـر ديــگــري را نــدارم . . .

 گفت:آهسته بیا جلو
گفتم: چرا؟
گفت: فقط بیا
اومدم بی هیچ حرفی
گفت:میخوام یادگاری برات بنویسم

گفتم:کجا؟
گفت:رو قلبت
گفتم:مگه میتونی؟
گفت:سخت نیست آسونه
گفتم:باشه بنویس تا همیشه به یادگار بمونه
یه خنجر برداشت...
گفتم: این چیه؟ 
گفت:هیسسس..... ساکت شدم 
گفتم:بنویس دیگه چرا معطلی.
خنجر رو برداشت و با تیزی خنجر نوشت: دوستت دارم دیوونه 
اون رفته ,خیلی وقته ,کجا؟ نمیدونم.اما هنوز زخم خنجرش یادگاری رو قلبم مونده



♥♥♥♥♥♥
†ɢα'§ : <-TagName->
سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:, 17:19 |- هانیه -|

ϰ-†нêmê§