اينـ يـادداشتــ هـا را براي تـو مي گذارم جاي خالي ات تا ابد نــ ــقـ ـطـ ـه چـ ـيــ ـنــ ــ خـواهــد مانــد ..... بعـــــد از تـــــو تحمــلــ ضـ ـمـ ـيـ ـر ديــگــري را نــدارم . . .

عاشقانه


†ɢα'§ : <-TagName->
دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, 23:17 |- هانیه -|

پسره به دختری که باهاش دوست بود میگه :
امروز وقت داری بیای خونمون؟
دختره : مامانم نمیذاره
پسره : بگو میخوام برم استخر...
دختره اومد خونه دوست پسرش
پسره : تو که اومدی استخر مثلا باید موهات خیس باشن،برو تو حموم م
وهاتو خیس کن!
وقتی دختره میره حموم،پسره به دوستاش زنگ میزنه...
پسره و دوستاش یکی یکی...
این آخری که رفت حموم ، نه یک ساعت نه دو ساعت ، موند تو حموم...
دیدن این دیر کرد ، رفتن حمومو یهو دیدن دختره و پسره رگ دستشونو باهم زدند و گوشه حموم افتادن و روی دیوار حموم نوشته :
نامردا خواهرم بود...


 


†ɢα'§ : <-TagName->
دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, 23:0 |- هانیه -|

مامور گشت ارشاد به دختر گفت :خجالت نمیکشی حرمت خون شهدا رو نگه نداشتی ؟؟
دختر گفت تو چی از شهید میدونی!! تو فقط اسمشو شنیدی من یه عمر با درد پدر نداشتن زندگی کردم ...


†ɢα'§ : <-TagName->
دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, 21:2 |- هانیه -|

 گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم !

 

ببرم بخوابانمش!

لحاف را بکشم رویش!

دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!

حتی برایش لالایی بخوانم ،

وسط گریه هایش بگویم :

غصه نخور خودم جان!

درست می شود ! درست می شود !

اگر هم نشد به جهنم...

تمام می شود...

بالاخره تمام می شود...!!!


†ɢα'§ : <-TagName->
دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, 15:16 |- هانیه -|

 


دلتنگم

مثل مادر بی سوادی که

دلش هوای بچه اش را کرده

ولی بلد نیست شماره اش را بگیرد...



†ɢα'§ : <-TagName->
دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, 15:2 |- هانیه -|

 تو چه میدانی ...

 

از شب هایی که دنیا دور سرم می چرخید...

اما من با تمام قدرت ، به دور تو می چرخیدم؟!

تو چه می دانی ...

از روزهایی که بغض های دنیا برای من می ترکیدند...

ومن ، بی توجه ،با همه وجود ،برای تو می خندیدم...؟!

. 


†ɢα'§ : <-TagName->
دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, 14:58 |- هانیه -|

 ذهن را درگیر باعشقی خیالی کرد و رفت

 

جمله های واضح دل را سوالی کرد و رفت

چون رمیدن های آهو ناز کردن های او

دشت چشمان مرا حالی به حالی کرد و رفت

کهنه ای بودم برای دست های این و آن

هرکسی مارا به نوعی دستمالی کرد و رفت

ابرهم در بارشش قصد فداکاری نداشت

عقده در دل داشت روی خاک خالی کردو رفت

 


†ɢα'§ : <-TagName->
دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, 14:47 |- هانیه -|

 دعای پسر مجرد
اللهم ارزقنا حوریا تک دانه و کم توقعا و والدینها رو به موتا و جهیزیتها کامله و کدبانوا فی اامور المنزل و تسلیما لخشمنا و خدمتنا


†ɢα'§ : <-TagName->
دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, 14:29 |- هانیه -|

 دعای پسر مجرد
اللهم ارزقنا حوریا تک دانه و کم توقعا و والدینها رو به موتا و جهیزیتها کامله و کدبانوا فی اامور المنزل و تسلیما لخشمنا و خدمتنا


†ɢα'§ : <-TagName->
دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, 14:29 |- هانیه -|

 البته کاملا بر عکسه ...!!

 
قلب مردان و زنان ! (عکس) www.taknaz.ir

†ɢα'§ : <-TagName->
دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, 14:20 |- هانیه -|

 عكس العمل دخترها وقتي واسشون شارژ ميفرستي:
هزار توماني= وای مرسي عزيزم
دو هزار توماني= واي؛وای مرسي گلم؛فدات شم
پنج هزار توماني=وای ،قربونت برم؛عجيجم؛نفسم؛عقشم
ده هزار توماني=واي مرسي نفسم؛قربوووونت بشم؛عمرم؛گل نازم؛كجايي بغلت كنم اصلا بوست کنم ، بندازمت رو تخت .. + 18
بيست هزار توماني=نه ديگه؛هيشكي ديگه اينقدر احمق نشده كه شارژ بيست هزار توماني بفرسته!

 

منتظر جوابهای دندان شکنم..


†ɢα'§ : <-TagName->
دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, 13:57 |- هانیه -|

 آدم وقتی یه حس تکرارنشدنی رو با یکی تجربه میکنه دیگه اون حس رو با هیچکس دیگه ای نمیتونه تجربه کنه

بعضی حس های خاص و ناب هستند … مثل بعضی آدم ها !


†ɢα'§ : <-TagName->
دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, 13:1 |- هانیه -|

ϰ-†нêmê§