ديگه آدما نميرند بيرون براي ديدن آسمون آبي
ميرند بيرون تا ببينند لاک صورتي روي ناخن هاي قلابي
آره چشم پسراي اين دوره هيزه
اما شما بگيد لباي دخترا چرا خيسه
تو اين دوره به کافي شاپ ميگن مي کده ي عشق
خاليه جاي اون جوونايي که مينويسند تو کتاب خونه مشق عشق
ديگه خبري نيست از نامه هاي سوخته
همه ي عشقشون خلاصه ميشه تو يه اس ام اسه نصفه
شراب عشق رو تو شامپاينو ويسكي ميبينند
چشم هاي دروغ گوي هم رو از پشت عينك دودي ميبنند
ديواره اسارت بلند شده .بينش ما كوتاه
ميريم خواب زمستوني ميگيم فقط بوده يه روز كوتاه
به جووناي عاشق ميگيم از راه به در
خب مگه باز بود به روشون دره خونه ي پدر و مادر
ϰ-†нêmê§ |